کنفرانس اقتصاد هنر

روز یک شنبه 12 تیرماه در سینما گالری ملت که به مناسبت نمایشگاهی از آثار تجسمی با موضوع" لایه های طبیعت" نشستی با حضور پرویز کلانتری(نقاش)،محمود جوادی پور(نقاش و مدیر هنری)، محمود کلاری( فیلمبردار و عکاس)، رضا کیانیان(عکاس وبازیگر سینما) و من در باره بررسی اقتصاد هنر و رابطه سینما و هنر های تجسمی به دعوت مدیر گالری ملت سرکار خانم فرناز محمدی برپا شده بود من در آن نشست گفتم: هنرهم چون دیگر کالاها و خدمات با چهار رکن در قلمرو اقتصادی تعریف می شود.اثرهنری ، هنرمند،نحوه و مراکزعرضه، و دست اخر مشتری.
بر این چهار مولفه که در شرایط طبیعی، تولید و توزیع آثار هنری را تنظیم می کنند و بر آن موثرند ورود دولت ها به نیت غنی سازی و مراقبت از تولید و عرضه اثار هنری را هم باید افزود.چرا که این ورود دولت ها در این چرخه تولید و توزیع را به شدت متاثر و دگرگون می سازد. البته که به استناد و گواه آثار بر جا مانده تاریخی، دولت ها و حاکمان نقش مهمی در تولید آثار هنری فاخر و عظیم داشته اند.اما کنترل و واعمال سلیقه در تولید آثار هنری (که در تعارض با عنصر افرینش است)هم از آثار زیان بار دخالت دولت ها بوده است.
برای مثال در کشور های همسایه و منطقه ای اطراف مان بد نیست آمار مراکز عرضه سینما و فیلم را با هم مرور کنیم.کشور ترکیه با داشتن1570 سینما در سال گذشته 37 میلیون قطعه بلیت سینما فروش داشته است.در امیر نشین امارات متحده عربی 236 سالن سینما وجود دارد و در سال پیشین 9 میلیون قطعه بلیت سینما فروش رفته است.پس به این ترتیب یکی از راه های رونق اقتصاد هنر افزایش و استاندارد سازی محل های عرضه کالاهای هنری است.از انجایی که ساخت برخی از این مراکز بزرگ پر هزینه و گران است این دولت ها و نهاد های عمومی و شهر داری ها هستند که باید در تامین منابع مالی این زیر ساخت های عرضه اثار هنری بکوشند.خوشوقتانه شهر اری تهران در سه سال گذشته بر این موضوع همت گمارده و ثمره همین کوشش 40% فروش سینما ها در این دو سال افزایش یافته است و یا همین فضای موجود گالری ملت هم افزایش فضای عرضه هنر های تجسمی است همانند راه اندازی باغ موزه هنر در سه سال پیش.
یک نکته دیگر در رونق اقتصاد هنر تربیت و شناخت بصری مردمان جوامع است که در تولید و رونق اقتصاد هنر نقش بسزایی دارد.به عنوان مثال در شبه قاره هند سینما رفتن و موسیقی گوش کردن یک نیاز روانی کاملا مشهود است و بر همین اساس حتی گروه زیرین طبقه سه اقتصادی با وجود بی بضاعتی باز هم هم رفتن به سینما و خرید نوار موسیقی را از سبد خرید خانوار شان حذف نمی کنند. و همانطور که می دانیم بالی وود و موسیقی هندی پر رونق است. در اروپا هم با پیشینه هفتصد سال تربیت هنری در هر خانه آن ها چندین تابلو نقاشی یا مجسمه های کوچک موجود است که آن هم نتیجه پیشینه فرهنگی و هنری آن جوامع است.
من در اینجا شایسته می دانم از آقای مهندس کاظمی(معاون اسبق هنری وزارت فرهنگ و ارشاد) که در سال های دور کوشید تا بحث و گفتمان اقتصادی هنر را فراگیر سازد و نیز آقای سیمع آذر(مدیر اسبق موزه هنرهای معاصر) که با توسعه ارتباطات بین المللی بر رونق اقتصاد فرا ملی ما موثر بود و گروه مدیران گالری های هفت نگاه که با همت شان اکسپوی خصوصی را پی ریختند یاد و سپاسگذاری کنم.