سخنرانی ایراد شده در ۲۷ رجب ۱۴۳۰ در موزه‌ی ملی ملک

با سلام، افتخار می‌کنم که امروز فرخنده، از سوی مدیرعامل محترم موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک موظف شده‌ام چند کلمه ای درباره بعثت و حضرت محمد (ص) با شما صحبت کنم.
هر سنتی در تاریخ نتیجه تحولات و حضور موثر آدمیانی‌ست که موجد یا پرورش‌دهنده آن بوده‌اند. سنت دینی نیز نتیجه یک رهبری دینی‌ست که برای ما دانستن تاریخ پیامبر اسلام یک فریضه است تا بدانیم چگونه این سنت برآمده و بالیده است.

معنا و مفهوم بعثت یا برانگیختن، زنگار زدایی از نرم‌افزار دل و اشراق است.
پیامبران آمده‌اند تا خرد آدمیان را خطاب قرار داده آنان را از اطاعت غیر خدا بازدارند و این ضرورت پیش‌نیاز فراهم شدن حیات طیبه است. آدمی برای زیست پاک و طاهر و به دست آوردن فضائل اخلاقی نیازمند داشتن جامعه‌ای عادلانه است. جامعه‌ای که در آن فقر و جهل و ظلم نباشد و بر این پایه است که قرآن هدف بعثت انبیاء را بنا کردن قسط می‌داند. یعنی بنای جامعه‌ای که هر کس امکان به دست آوردن و رسیدن به حق‌اش را داشته باشد.
اکثریت مسلمانان روز بعثت را روز دوشنبه می‌دانند. اجماع علمای اهل سنت ایام قدر در ماه مبارک رمضان را بعثت حضرت محمد (ص) دانسته و سال آن را 51 سال پس از عام الفیل یعنی حمله سپاهیان ابرهه برای ویران ساختن کعبه ذکر کرده‌اند. استدلال آنان نیز این است که اولین نشانه و کرامتی که خداوند به حضرت محمد برای پیامبری عنایت کرده نزول قرآن است و در قرآن هم آمده است که ماه رمضان، ماه نزول قرآن است. عده قلیلی از علمای اهل سنت هم ماه ربیع‌الاول را ماه بعثت می‌دانند.
علمای شیعی اما، اکثریت ماه رجب یعنی بیست و هفتم این ماه، که امسال دقیقاً روز دوشنبه است، را روز فرخنده بعثت می‌دانند و عده کمتری از علمای اهل تشیع ماه رمضان را بر همان استدلال پیشین یوم بعثت می‌خوانند.
در هر حال آنچه اهمیت دارد سرور و بهجت ما مسلمانان برای این برانگیختگی وآموزه‌هائی است که ثمر این رخداد برای ما به ارمغان آورده و در طول تاریخ، سنت نبوی را بنا نهاده است.
حضرت محمد (ص) نخست با دعوت از نزدیکان و اقوامش و آنگاه قبیله و سپس اهل کتاب و دست آخر برای همه مردم به بیان رسالتش پرداخت.
حضرتش تا پیش از بعثت به دلیل امانت‌داری و صداقت گفتار ملقب به محمد امین بود.
در همان ایام بود که با عده ای از جوانان مکه به عضویت در پیمان "حلف الفضول" در آمده پیمانی که با هدف حمایت از افرادی از قبایل عرب بود که به مکه می‌آمدند و در برابر ظلم تجار قریش فریادرسی نداشتند، شکل گرفته بود.

حضرت محمد(ص) پس از سه سال نخست بعثت‌اش که بطور مخفی به دعوت نزدیکانش می‌پرداخت متعهد شد تا دعوت‌اش را علنی کند و مردم مکه را به توحید و اخلاق دعوت کند. و این آغازی بود بر مخالفت‌ها، آزار و اذیت‌های بزرگان شهر مکه که تعالیم برابری‌خواهانه و خرد مخاطبانه محمد (ص) را دشمنی برای آراء و باورهای سنتی مردم و بر هم‌ زننده نظم حاصل از جهل و نابرابری اجتماعی شهر مکه می‌دانستند. اما ندای صادقانه و برابری‌خواهانه محمد در جان مردمان ستمدیده اثر می‌کرد و در مقابل نيز متنفذان مکه، برای خنثی کردن تعالیم محمد (ص) او را شاعر، ساحر و شعبده‌باز می‌خواندند و به آزار و اذیت او و نو مسلمانان می‌پرداختند.

"سمیه بنت خباب" به‌عنوان نخستین زن شهید اسلام شهرت دارد که از آزار و شکنجه مسلمانان برای بازگشت از دین محمد (ص)، توسط منتفذان مکه شکنجه و به شهادت رسید . او برده ابوجهل از منتفذان مکه بود که توسط اربابش با نیزه کشته شد. "بلال حبشی" که بعدها مؤذن مسلمانان شد توسط امیه اربابش به شدت شکنجه می‌شد تا مجبور به ترک اسلام شود.

رفته رفته و در سال پنجم بعثت این آزار و اذیت‌ها منجر به هجرت برخی مسلمانان از مکه به حبشه شد. دو سال بعد مسلمانان توسط منتفذان مکه در محاصره کامل اقتصادی و اجتماعی درآمدند کسی حق نداشت با آنان معامله کند، ازدواج کند و حتی معاشرت تا شاید این حربه کارگر افتد و محمد و یارانش را از ایمان به اسلام باز دارد.

در سال نهم بعثت که در تاریخ اسلام سال اندوه نامگذاری شده است، حضرت محمد پدربزرگ و یگانه حامی خودش را و نیز خدیجه مونس و نخستین همسرش را از دست داد. حضرت محمد(ص) در سن 25 سالگی با خواستگاری خدیجه روبرو شده بود. خدیجه که آن زمان 40 سال داشت از میزان امانت داری محمد در تجارتی پرسود که برایش به انجام رسانده بود خرسند و از او خواستگاری کرده بود و بدین گونه با یگدیگر ازدواج کردند. ثمره این ازدواج شش فرزند به نام‌های قاسم، عبدالله، زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه بود. قاسم و عبدالله پیش از بعثت درگذشتند اما دخترانش اسلام آوردند و با مسلمانان هجرت کردند و همه بجز حضرت فاطمه پیش از رحلت محمد (ص) درگذشتند مگر حضرت فاطمه که به روایتی 60 تا 90 روز پس از رحلت پیامبر در گذشت.
در سال یازدهم پس از بعثت در موسم حج 6 نفر از مردمان یثرب با شنیدن ندای برابری خواهانه و توحیدی محمد (ص) ایمان آوردند و با محمد (ص) پیمان بستند که او را هم چون یکی از خود و خانواده شان یاری کنند. به این پیمان که در این تاریخ بین یثربیان و حضر ت محمد (ص) بسته شد، پیمان عقبه اولی نام داده اند.

یکسال بعد در سال دوازدهم بعثت، ۷۳ مرد و زن در موسم حج با محمد پیامبر پیمان بستند که از او هم چون اهل و عیال شان مراقبت کنند و این آغازی شد بر مقدمات هجرت مسلمانان به یثرب، شهری که بعدها به مدینه النبی لقب گرفت و اولین دولت اسلامی در تاریخ شکل گرفت.

سال سیزدهم بعثت مسلمانان همه به یثرب مهاجرت کردند. از مسلمانان کسی جز محمد، ابو بکر و علی در مکه باقی نماند . متنفذان مکه که از مهار و تهدید محمد(ص) و پیروانش به تنگ آمده بودند تصمیم گرفتند برای یکبار هم که شده مسئله او و رسالتش را حل کنند. به‌همین منظور نقشه‌ای ریختند و آن اینکه از هر طایفه یک نفر ماموریت یابد تا به بالین محمد(ص) رفته و هر کدام یک ضربه شمشیر بر او وارد کنند تا خاندان پيامبر (بنی هاشم) نتواند قاتل را قصاص کند. در آن شب علی بر بستر محمد پیامبر خوابید تا او به اتفاق ابوبکر شبانه راهی یثرب شوند.

پیامبر دریثرب

نخستین کاری که محمد پیامبر در یثرب به انجام رساند بنای مسجدی است که امروزه به آن مسجد نبی می‌گویند. همچنین بین هجرت‌کنندگان از مکه و ساکنان یثرب که از این پس مدینه النبی خوانده می‌شود عقد برادری جاری ساخت تا مهاجرانی که با ترک خانه و اموالشان به یثرب مهاجرت کردند بدون مال و منال در کنار برادران دینی خود از همان بخورند و بیاشامند که برادران مسلمان‌شان مدینه و این‌گونه بود که وضعیت تامین اجتماعی مهاجران را سامان داد.

همچنین محمد پیامبر با تنظیم پیمان‌نامه‌ای که به نوعی قانون اساسی دولت مسلمانان با یهودیان و دیگر ساکنان غیر مسلمان مدینه، به حساب می‌آمد ضرورت آزادی افراد در ایمان دینی، حرمت مال و جان و ضرورت یاری مظلومان در برابر ظالمان و عدم مشارکت با دشمنان هم‌پیمانان را بنا نهاد. بدین‌سان نخستین دولت مسلمانان در مدینه النبی تشکیل شد. در همین سال نخست هجرت بود که قبله مسلمانان از مسجدالاقصی به کعبه در شهر مکه تغییر یافت.
در سال دوم هجرت مسلمانان به رهبری محمد(ص) برای حمله به یک کاروان تجاری قریش که سرکردگی آن را ابوسفیان بر عهده داشت از مدینه خارج شدند و بر سر راه آنان به کمین نشستند. این نبرد در تاریخ اسلام به "غزوه بدر" شهرت دارد. در این غزوه مسلمانان پیروز شدند و غنایم بسیاری بدست آوردند. درست در سال سوم هجرت یعنی یکسال بعد قریشیان یا همان منتفذان مکه برای انتقام نبرد بدر با سه هزار جنگجو به مدینه روی آوردند. مسلمانان نیز علیرغم کمی تعداد و اسلحه‌شان در ابتدا پیروز میدان شدند. اما گروهی از مسلمانان که به توصیه محمد (ص) برای پاسداری از تنگه بین دو کوه ماموریت داشتند به شوق جمع‌آوری غنیمت پشت مسلمانان را خالی و رها کردند و خالد بن ولید از میان سپاه قریش که نظاره‌گر این صحنه بود از پشت بر سپاه مسلمانان حمله‌ور شد و جنگ به نفع قریشیان پایان یافت. در این نبرد حمزه عموی پیامبر هم شهید شد و لقب سید الاشهداء از سوی محمد (ص) بر او نهاده شد.

از سال سوم هجرت تا زمان فتح مکه جنگ‌هائی با یهودیان مستقر در مدینه میان مسلمانان و آنان روی داد.
دو غزوه بنی قینقاع و خبیر ثمره نقض پیمان یهودیان در تحقیر مسلمانان و همکاری با دشمنان مسلمانان بود. در سال چهارم هجرت بود که آیات لزوم حجاب نخست برای زنان پیامبر و آنگاه برای همه زنان مسلمان نازل شد.

در سال ششم هجرت حضرت محمد(ص) به یارانش گفت که در خواب دیده است که سرش را پس از انجام آئین عبادی حج می تراشیده و به او قول داده شده است که به انجام این کار موفق خواهد شد. پس از آن محمد پیامبر به اتفاق هزار و چهارصد نفر از مسلمانان با آماده کردن حیواناتی برای قربانی کردن عازم مکه شدند. متنفذان قریش سیصد سوار را برای مقابله با آنان به‌سوی مدینه گسیل کردند. اما محمد (ص) با انتخاب مسیری سخت‌تر خود را به حدیبیه در نزدیکی مکه رساند. فرستادگان قریش به ناچار با محمد(ص) پیمانی را امضاء کردند که مسلمانان را به رسمیت شناختند. مفاد اصلی این پیمان عبارت بود از: کنار گذاشتن دشمنی‌های پیشین، محمد و یارانش سال آینده به حج روند، چنانچه کسی از اهالی مکه به مدینه رفت مسلمانان او را به مکه بازگردانند و نه بالعکس و قبایل آزاد خواهند بود با محمد (ص) یا قریش پیمان ببندند و هیچ یک حق ندارند دشمنی با هم پیمان های طرف دیگر روا دارند.

درست دو سال بعد و برخلاف پیمان حدیبیه یکی از قبائلی (بنی خزاعه) که روابط دوستانه‌ای با محمد (ص) داشتند با قبیله ای دیگر (بنی بکر) درگیر می‌شوند و در این درگیری قریشیان به بنی بکر یاری می‌رسانند.
قبیله "بنی خزاعه" از حضرت محمد طلب یاری می‌کند. محمد پیامبر با گسیل سفیری سه گزینه پیش روی قریشیان عهد شکن نهاد تا یکی را برگزینند:
1) اهالی مکه خون بهای کشته شدگان بنی خزاعه را بپردازند.
2) اتحادشان را با بنی بکر ملغی کنند.
3) پیمان حدیبیه منسوخ شود.
قریشیان گزینه آخر را برگزیدند. محمد پیامبر با ده هزار نفر از مسلمانان بسوی مکه حرکت کرد. اما قریشیان بی‌درنگ به اشتباه خود پی بردند و کوشیدند پیمان حدیبیه را پایدار کنند اما زمان پشیمانی سپری شده بود. رفتار محمد (ص) در فتح مکه آموزه اخلاقی برای قدرتمندان و حاکمان سیاسی دارد. او فرمان داد که خون هیچ کس را نریزند و هر کس در خانه خودش یا حرم خدا یا خانه ابوسفیان باشد در امان است. محمد پیامبر با امان دانستن خانه ابوسفیان، عزیز پیشین مکه را خوار نکرد و خانه اش را محل امن و سلامت قرار داد. بدین سان مکه در سال هشتم هجرت به دست مسلمانان فتح شد و اکثر اهالی مکه با پذیرش اسلام به یکتا پرستی روی آوردند.

در همین سال فتح مكه بود كه زنی از قریشیان دزدی کرده و منتفذان بسیاری برای شفاعت او دست بکار شدند. اما محمد (ص) به مسجد رفت و خطبه‌ای اینچنین خواند: "اقوام و ملل پیشین از آن جهت سقوط کردند و منقرض شدند که در اجرای قانون تبعیض روا داشتند. اگر اقویا مرتکب جرم می‌شدند آنان را معاف می‌کردند اما اگر ضعیفی و زیردستی خطا می‌کرد مجازات می‌شد. سوگند به خدائی که جانم در اختیار اوست در اجرای عدالت درباره هیچکس کوتاهی نمی‌کنم حتی اگر از خویشانم باشد."

پس از فتح مکه توسط مسلمانان قبایل (هوازن، ثقیف و بنی هلال) اطراف مکه به همراه همه اعضای خانواده‌شان برای حمله به مسلمانان رهسپار مکه شدند. مسلمانان گر چه با سپاهی عظیم به مقابله با آنان بسیج شدند اما کثرت این سپاه باعث غرور آنان شده بود و در کمین قبیله ثقیف گرفتار شدند و شایعه شده که محمد (ص) کشته شد. اما محمد پیامبر توانست شیرازه سپاه مسلمانان را دوباره سازمان دهد و شکست را به پیروزی مبدل سازد.

درست سال نهم هجرت ، که یکسال پس از فتح مکه، به مسلمانان خبر رسید كه امپراطور روم و هم پیمانان قریش از قبایل لخم، جذام، و غسان سپاهی برای حمله به دولت نوبنیاد مسلمانان پیش از آنکه خطری متوجه آنان بشود، فراهم کرده‌اند.
محمد پیامبر با سی هزار سپاه پیاده و ده هزار سوار عازم تبوک مرز کنونی کشور اردن شدند.
در تاریخ اسلام به این نبرد "غزوه العسره" یا نبرد مصیبت‌بار نام داده‌اند چرا که سپاه بزرگ مسلمانان با کمبود وسیله حرکتی چارپایان و آب و غذا مواجه شد. صد البته سپاه روم و هم پیمانان عرب اش نیز پس از خبر دار شدن از سپاه محمد (ص) به داخل مرزهایشان بازگشتند و این غزوه نیز بدون درگیری با پیروزی مسلمانان پایان یافت.

در سال نهم هجرت دسته دسته و قبیله قبیله مردمان شبه جزیره عربستان اسلام می‌آوردند و نمایندگانی را برای پذیرش دین اسلام و یاقبول دولت اسلامی به نزد محمد پیامبر گسیل می داشتند كه آیات سوره نصر بازگو کننده وقایع این سال می‌باشد.
در همین سال نهم بود که آیه حرمت نوشیدن شراب و قمار برای مسلمانان نازل شد.

در پایان سال دهم هجرت محمد (ص) اولین حج کامل خود را به انجام رسانید و از این طریق تمام اجزاء آئین نیایش حج را برای پیروانش توضیح داد. در این زمان محمد پیامبر در خطبه‌ای که به خطبة الوداع مشهور است به پیروانش گفت كه با اعلان امت اسلامی از نزاع های خونین قومی گذشته دست بردارند و زنان را امانات الهی نزد مردان خواند و آنان را توصیه به خوش‌رفتاری با آنها کرد.
محمد (ص) چند ماه پس از حجة الوداع دچار سردرد و ضعف مفرط جسمي شد که نقل است كه در تاریخ بیست و هشتم صفر سال دهم هجرت دنیا را به دیدار با منشاء هستی ترک کرد در حالی که هیچ مالی نیاندوخت و جز توصیه به مودت خانواده‌اش هیچ منفعتی از پيروانش(مسلمانان) طلب نکرد.
مهمترین چیزی که محمد از پیروانش برای اسلام آوردن طلب می‌کرد فقط ادای شهادتین یعنی باور به خدای یکتا و نبوت او بود. در این صورت فرد مسلمان می‌شود و در جامعه اسلامی بدون هرگونه تبعیض از حقوق برابر با سايرين برخوردار خواهد شد. ایمان به جهان غیب و آخرت و هم چنین باور به کتاب های آسمانی و پیامبران پیشین نیز از دیگر باورهای ضروری مسلمانان به‌شمار می‌رود.

مجموعه آموزه‌های محمد ( ص) در دو قالب اوامر و نواهی دین اسلام قابل دسته‌بندی به شرح زیر است:
اسلام فرمان داده است به :
ادای شهادت به یگانگی خداوند و پیامبری محمد(ص).
بر پای داشتن نماز.
پرداخت زکات مال.
روزه‌داری ماه رمضان.
نیکی به پدر و مادر.
احوال‌پرسی و مودت با بستگان و اقوام.
انجام اعمال حج در صورت توانایی مالی.
همکاری در کار نیک.
کوشش در دوستی بین مردم.
توصیه به امر معرف.
نهی از اعمال زشت.
کوشش در رفع کدورت بین مردم.
پوشش برای زینت زنان.
توصیه به شکیبایی در برابر ناملایمات.
ادای امانت .
راستگویی.
وفای به پیمانها.
طاهر بودن از نجاسات.
نیکی به همسایه.
مهمانوازی.
و اسلام حرام و نهی کرده است از :
- خوردن و تصرف در اموال مردم.
- ربا خواری.
- خوردن و تصرف در اموال یتیم.
- دروغگویی.
- غیبت کردن.
- خوردن گوشت خوک، مردار، خون و خمر.
- رابطه جنسی غیر مشروع.
- گرفتن و دادن رشوه.
- قمار بازی.
- خیانت در امانت.
- عهد شکنی.
- خدعه و نیرنگ در روابط انسانی.

و در آخر اینکه محمد (ص) در احوال شخصی به جامه سفید و عبادت شبانه علاقه داشت، خوش خلق و خوش برخورد بود و همیشه معطر. او همواره مردان را به مهربانی با زنان دعوت می‌کرد. سلام و درود خداوند و مومنان بر او باد.