تحدید فرهنگی زمینه ساز تهاجم فرهنگی

سخن در باب تهاجم فرهنگی و خواستگاه آن آثار تخریبی ناشی از آن زیاد رفته است.در آن مجال گفته ها و ناگفته ها همه واگو شده اند و چراغ معرفت بر تاریکی های نهان و آشکار آن پرتو شناخت افکنده و گاهی تا بدان جا در شرح و توصیف این پدیده نه چندان نوین گفته اند و نوشته اند که علاوه بر تکرار غیر خلاق که آزار دهنده روح و کاهنده جان است. برخی تنگ نظری ها نیز در تعیین مصداق و تشخیص درد روا داشته شده و تا انجا پیش رفته اند که مهمان خوانده معرفت رانیز بیگانه معرفی کرده اند و آفات و چرک های ابدان خودی را نیز با ارزش دانسته و ستوده اند.

همگان نیک می دانیم که هیچ پدیده ای تا جای خود را باز نکند رحل اقامت نمی افکند.در علم طب نیز آموخته ایم تا بدن سست و کاهل نشود میکرب ها رخنه کرده فربه نمی شوند.مهمان نیز تا پذیرش صاحب خانه نباشد بر صدر نمی نشیند و قدر نمی بیند.
همه آنچه گفته آمد حکایت از این دارد که ورود و یا به تعبیر امروزین و رایج تهاجم فرهنگی نیازمند پذیرش میزبان است.تا هنگامی که میزبان آمادگی پذیرش مهمان نداشته باشد این مهمان خوانده و یا ناخوانده بر سفره صاحب خانه نمی آید.از حکیم ملاصدرا آموخته ایم که تا طلب و جوششی از درون نباشد محرک بیرونی در ایجاد حرکت نقشی ندارد و هلّم جری!
فرهنگ یک محصول انسانی است که بشریت علاوه بر نیازمندی اش به کالاهای مادی برای تامین خواسته هایش بمنظور سامان دادن اوضاع اجتماعیش و نیز برای خودشکوفایی استعداد هایش( که مصداق خلیفه الهی است) از آن بهره می جوید.
این محصول انسانی هم نقش ابزاری دارد و هم هدف غایی.بدین معنا که هم چون دیگر کالا ها و خدمات بشری در هر عصر و زمان و جغرافیایی شکل و محتوایش متفاوت و متنوع است و البته بشریت از این تفاوت ها نه تنها وارسته نیست که زیبایی و جذابیت شناخت را نیز بهمراه دارد.

حال چنانچه در جامعه ای تولیدات فرهنگی محدود شود به گونه ای خاص که تامین کننده نیاز های متنوع و متعدد آحاد و اقشار آن جامعه را نکند و یا تولیدات فرهنگی جامعه به مذاق اشخاص و کسان آن جامعه شیرین نیاید، در این صورت شرایط برای میزبانی محصولات و مهمانان خوانده و ناخوانده فرهنگی دیگر جوامع بشری فراهم میشود و اجزای سره و ناسره فرهنگ مهاجم در عرض یکدیگر حیاط و حیات خانه را در می نوردند.از انجایی که قلت تولیدات فرهنگی مردم جامعه میزبان به دلیل نیاز آنی یارای تشخیص سره از ناسره را نداشته و ناگزیر بیش از انکه از طعام معرفت اشباع شوند از زهر ابتذال سیراب می شوند.
برهمین اساس است که ایجاد محدودیت فرهنگی به فربه شدن زمینه تهاجم فرهنگی می انجامد.

منتشره در نشریه‌ی نوید اصفهان - ۱۳۷۵