چرا نباید از اساسنامه در حال اصلاح خانه سینما گفت و نوشت!؟

جواد شمقدری رئیس سازمان سینمایی با گلایه از اظهار نظر های اعضای شورای اصلاح اساسنامه خانه سینما خواستار آن شد "که دیگر کسی در کم و کیف این موضوع (اساسنامه خانه سینما) صحبتی نکند که در این صورت قطعاً کار به نتیجه مطلوب نخواهد رسید."
وی هم چنینی یادآور شد: "در حال حاضر اساسنامه «جامعه صنفی سینمایی» هم در مسیر ثبت و تصویب قرار دارد که در آن اساسنامه نامی از خانه سینما نیامده، اما در اساسنامه‌ای که توسط هیئت هفت نفره رئیس جمهوری تدوین شده پیشنهادی مطرح است که نام این تشکل «خانه سینمای جمهوری اسلامی ایران» باشد از دیگر سوی نیزآنطور که مهدی عظیمی میرآبادی از مدیران جدیدالورود سازمان سینمایی گفته است اصنافی که ثبت قانونی شده‌اند زیر چتر جامعه اصناف سینمایی قرار خواهند گرفت".
سوگمندانه از اساسنامه تنظیمی شورای اصلاح اساسنامه خانه سینما اطلاعی جز شنیده های جسته گریخته غیر مکتوب و نا مستند چیزی در دسترس نیست. بر همین مبنا شنیده شده است در اساسنامه تایید شده شورای هفت نفره اصلاح اساسنامه آمده که خانه سینما موسسه ای متشکل از اصناف قانونی هنر - صنعت سینما است.چنانچه این ماده اینگونه باشد که شنیده شده، نشان آنست که نمایندگان سازمان سینمایی توانسته اند با غلبه کمّی نمایندگان دولتی شان در شورای اصلاح اساسنامه، شاه بیت و رمز فرو پاشی خانه سینما را بر کمیته اصلاح اساسنامه خانه سینما غالب کنند.
چنانچه در خاطر مان باشد بابک خانیان مشاور ارشد جواد شمقدری و دبیر شورای عالی سینما که از وزیر ارشاد نیزحکمی گرفته بود اصرار بر غیر قانونی بودن خانه سینما و تشکل های عضو آن داشت. بعد ها علیرضا سجادپور نیز در مصاحبه هایش بر تدارک و تشکیل اصناف قانونی تاکید می کرد. تا اینکه معاونت سینمایی درآذرماه سال گذشته با صدور ابلاغی دولتی برای جمعی از سینماگران همسو با خود چون علیرضا رئیسیان،سید ضیا هاشمی، جهانگیر الماسی، حسین زندباف، پرویز شیخ طادی و پوران درخشنده کوشید تا تشکل های موازی و مشابه تشکل های خانه سینما را با عنوان اصناف قانونی شکل داده، برسازد.
با اظهار نظر اخیر مسعود جعفری جوزانی نماینده دولت دهم در شورای اصلاح اساسنامه خانه سینما در مخالفت با تغییر نام "خانه سینما ی ایران" به "خانه سینمای جمهوری اسلامی ایران" به نظر می رسد خودعمار پنداران، ذره ای انعطاف برای مشارکت با رقیبان خویش را در هیچ سطحی(نه اجرایی که حتی امکان داشتن صدا) ندارند.این شیوه را نیز پیشتر علیرضا سجادپور مدیرکل پیشین ارزشیابی و نظارت معاونت سینمایی در شورای پروانه فیلمسازی آزموده بود. وی با تشکیل آن شورا با تعدادی بیشتر(هفت نفر) از مصوبه هیات وزیران(پنج نفر) با غلبه کمّی نفرات بر نمایندگان اصناف می کوشید تا نقطه نظرات غیر کارشناسی اش را بر شورای پروانه فیلمسازی بقبولاند. زمانی هم که نماینده خانه سینما(حسن برزیده) در اعتراض به این رویه استعفا داد(1388) و هیات مدیره خانه سینما درخواست برپایی نشست گفتگویی برای بررسی این سیاست ها داشت بدون پاسخ و با صدور ابلاغ جدیدی برای دونفر از همفکران شان صورت مسئله را به کل پاک کرد.

اینک اما دو پرسش کلیدی برای فهم تغییرات اساسنامه اصلاحی مطرح است:
نخست) در صورت تایید اساسنامه موصوف توسط شورای عالی سینما(رئیس دولت دهم) مجمع عمومی خانه سینما توسط کدام اصناف تشکیل می شود؟ اصناف عضو خانه سینما و یا اصناف برساخته شده شش ماه اخیرتوسط هیات ساماندهی معاونت سینمایی؟
دوم) آیا این یا آن اصناف، حق اعمال نظر در تایید یا رد این اساسنامه را خواهند داشت؟ اگر داشته باشند که این همه هزینه تخریب و ویرانی طی یکسال با جنجال و تعطیلی غیر قانونی خانه سینما و هزینه حصر مالی سه ساله خانه ی سینما برای چه بود؟ و اگر مجمع عمومی امکان انجام تغییر را نداشته باشند پس این نهاد دیگر نهادی مردمی - صنفی نیست بلکه اداره ای از دوایر دولتی معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد است که معلوم نیست برای نگارش آیین نامه و بنیاد نامه اش چه نیازی به مشارکت نمایندگان اصناف(خانه سینما) است!
البته در این میان دو مولفه در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری و نیزحیثیتی شدن خانه سینما برای ریل گذاران سینمای ایران(تیم جواد شمقدری) را نباید از نظر دور داشت.

منتشره در خبرآنلاین - ۱۴ اسفندماه ۱۳۹۱